زندگی باعث می‌شود لوک وولف به زادگاهش برگردد؛ جایی که خواهرش، که مبتلا به سندرم داون است، زندگی می‌کند. اوضاع تغییر کرده‌اند، یا شاید این خودِ لوک است که حالا تغییر کرده. پس از سال‌ها فرار از مشکلاتش، لوک باید با هیولاهای درون خود روبه‌رو شود.

در گرگ و میش دهه 50، در یک شب سرنوشت ساز در نیومکزیکو، یک اپراتور جوان اتاق کنترل رادیو به نام "فی" و یک دی جی کاریزماتیک رادیو به نام "اورت"، یک فرکانس صوتی عجیب را کشف کردند که می تواند شهر کوچک و آینده آنها را برای همیشه تغییر دهد ...

فقط یک نگاه، یک دست و یک بوسه برای دانستن اینکه شما چه کسی را ملاقات کرده‌اید، کافی است تا زندگی شما را برای همیشه تغییر خواهد داد. این داستان "جیک" پسری جوان است که در شبی سرنوشت‌ ساز مسیر زندگی اش عوض می شود و .....